آموزش ذکافونگ
در تعالیم و آموزش های روان شناسانه ذکافونگ نگرشی موثر میان برداشتها مختلف از طبیعت انسان اجتماع وبطور کلی کلیت پیوسته نیروی حیاتی وجود دارد که جسم و روان هنر جویان را به صورت ارگانیک با مفاهیمی چون توافق اطاعت اگاهانه رشد خلاقیب شخصیت فردی آزاد اندیشی مشارکت در فعالیتهای جمعی و ... آشنا میسازد تا ب کمک تجربه های شفاف و انتقال پذیر با نظم بخشیدن به رفتارهای مجاز در هنجارهای اجتماعی و رشد شخصیت استقلال گرا در مقابل رنج های ناشی از غم حسرت شکست نا امیدی و ... تن و روان خود را پرورش دهند و به پاس ارزش های انسانی باور کنند که میتوانند :
مراحل آموزش ذکافونگ :
فراگیری اصول و الفبای ذکافونگ
روش تمرکز و فراگیری فرمولهای
تربیت تن و روان
تقویت عضلات بدن
اعتقاد و رهایی
بدیل اضطراب به آرامش
حفظ تعادل
افزایش کیفیت و توان تمرینات تنفسی
ماندن در وضعیت امادگی
هنر رزمی ذکافونگ از حرکات زیبا و موزون جانوران در طبیعت و نحوه سازگاری آنان بهره گرفته است حرکات زیبای جانورانمی چون طاووس درنا باز و پلنگ اژدها بابون مارفسای تیز نای و سای الهام بخش بوده است و میتوان گفت این هنر با تدبیر طبیعت ورق می خورد.
هنر رزمی ذکافونگ دارای شش شال و چهار عنوان می باشد .
را ه یان شالبند زرد و سبز
راه بان شالبند قهوه ای و سیاه
راهدان تلفیقی از شالبند سرخ و سیاه
استراژی در ذکافونگ
با بررسی استراژی نظامی جنگ جهانی اول ودوم در می یابیم که امروزه چقدر تحول و تکامل نسبت به ان زمان ها ایجاد شده است بعنوان مثال در جنگ جهانی اول جان پناه موثر بوده است ولی در جنگ نوین و هسته ای حتی خاکریز و سنگریز هم نمی تواند جای مطوئن یاشد به نظر میرسد تغییر تاکتیک نیازمند تکنیک جدیدی است حال تکنیک چه چیزی باشد قابل بررسی است از این رو من نیز در ورزش رزمی تغییر تاکتیک داد ه و یک سبک ملی و تکنیک جدیدی ابداع کردم به امید آن روزی که راهیان این سبک افرادی لایق مدیر و مدبر برای میهن خویش باشند .
راهبر شالبند زمینه سرخ با علامت مخصوص
در خصوص ارتقای درجه
۱- راهیان :
شالبند زرد خط یک و دو : شامل فرم ترکیب یافته از شش شاخه ویژه می باشد و می توان گفت مانع فتور و سستی در قالب جسمانی انسان است زیرا با تدابیر طبیعت ورق می خورد و مقدم خیر و فخر طاووس ملک آرزو پنجه خسران متواری و حرکت دورنای تواتر و در نهایت کمین صیاد غدار .
از خط دو تا چهار شالبند زرد وسبز دو شیوه مغایر وجود دارد که می توان گفت ایفای سلاح سرد و ایفای فرمولی هستند به کارگیری چوپ به معنای مار فسای یعنی افسون انسانهای ناسازگار در یک نگاه و تیز نای به تدبیر برنده شمشیر مرگ بر علیه جهل و نادانی است .
فرم زاغ فام نشانه ظلمت تحمیلی است که زاغ به دور مدار بسته میچرخد و ناگزیر نقش حایل را ایفا میکند و کار به جایی نمی برد و در آخر به دام دایره مرگ اسیر میشود این جاست که با به کار گیری اتحاد روح با جسم هماهنگی را نمایان می سازد و به قدرت الهی پی میبرد .
۲- را بان :
شامل شالبند قهوه ای و شالبند سیاه است
شالبند قهوه ای داری دو فرمول به نامهای عقاب و اژدها است
۱- در فرمول عقاب احساس درد رحمت است یعنی عضو بدن بدون فایده آفریده نشده است هر انگشتی دارای سه بند است برای مشت کردن و چیز برداشتن پس تمام اعضای بدن سرتاسر حکمت است پرهیزکاران از نعمت های فردوس بی بهره نیستند یا برعکس حریص بودن انسان را به هر جنایتی که موجب خیانت ورزی و چپاول گری و بی انصافی می شود وا می دارد یا تصور اینکه مال زیاد ما را تا تا ابد نگه میدارد بی محتواست اگر روز ی رحمت الهی از کسی بریده شود و مرگش فرا رسد و خود را در محیطی یابد که احساس کند تنهاست در آخرین دم زندگی همدم جان او عقاب خواهد شد
۲- فرمول اژدها : هنگام مشاهده سایه اژدها و یا سوار شدن در کشتی و افتادن در کام امواج خطرناک فقط در آن حال ایزد دانا را با اخلاص می خوانند و چون به سلامت به ساحل رسیدند و از خطر امواج رها شدند به خدای یکتا مشرک میشوند شاید هر یک از ما چنین تفکری داریم که در هنگام سختی و مشقت با خدا عهد می کنیم فریاد می کشیم خدایا اگر ما را ار این زحمت نجات دهی اسیر گناه نمی شویم و بنده صادق و پاک تو خواهیم بود اما وقتی نجات یافتیم و از آن زحمت رها شدیم دوباره به حال اول بر میگردیم که گویی هیچ اتفاقی نیا فتاده است و انچه عهد بسته بودیم به فراموشی می سپاریم .
شالبند سیاه :
این شالبند پیرامون صفت انسانی بحث میکند و انسان را از رذایل و عادت زشت شیطانی آگاه نموده و برای رسیدن به هدف های عالی که از فضایل اخلاقی است رهنمون می سازد امروزه بشر به همان اندازه که در راه ادراک حقایق هنری و علمی گام بر می دارد و پیشرفت میکند لازم است در راه تزکیه نیز همواره تلاش نماید .
جامعه ای که علم و دانش در آن پیشرفت کند ولی در راه فضایل اخلاقی خود بخود به سقوط کشیده شود مانند مسافرین طوفان زده کشتی است که هر لحظه خودشان را در خطر غرق شدن می بینند پس چندگانگی ناممکن و بی معناست درخت اگر هزار شاخه هم داشته باشد یک تنه دارد در اوج قدرت نیز چنین است چرا که زمینه هنری برای انسان هیا میشود و اگر به سیر تکامل نرسد خود را می بازد و فاصله اش را از توحید به معنای زیر بنای اسلام بیشت می سازد به باز پروری مادام العمر نمی پردازد مثل این که ذاتا فلج مغزی است که مجری و احیا کنند آفات بلا می شود و از حدود و مقررات الهی سر پیچی می نماید نتیجه این پیروی از هوای نفس به حتم انسان را کور و آینده و سرنوشت را فاسد و تباه می سازد ایا بهتر نیست خود را بشناسیم بسوی راه سعادت گام بر داریم و پیرامون انواع بیماری های روحی و راهای مبارزه با آ نها بیندیشیم حتی وقتی به نقطه سیاه رسیدیم ناجی دیگران نیز باشیم . امام علی (ع) فرموده است (( ایمان شناختی است به قلب اقراری است به زبان و علمی است به اندام ))
به تعبیر دیگر در اوج قدرت انسان باش